بازگشت

ستايش عترت


كيف أصف حسن ثناؤكم (امام الهادي عليه السلام)

بي ترديد هيچ زباني توان ستايش عترت آل رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم را ندارد. زيرا هنگامي كه زبان امام هادي عليه السلام در ستايش عترت اين گونه اعتراف مي كند كه چگونه ارزش هاي والاي ايشان را ستايش و معرفي كنم (!) حال ديگران به خوبي شفاف است كه تا چه قدر ناتوان خواهند بود.

امام هادي عليه السلام در ستايش عترت در زيارت جامعه كبيره دوبار به اعتراف باز مي ايستد، كه حتي زبان عترت توان بيان حقيقت و ارزش هاي عترت را ندارد، كيف أصف حسن ثناؤكم؛ لا احصي ثناؤكم. [1] «چگونه زيبايي ها، خوبي هاي شما را برگويم، خوبي هاي شما به شمارش نمي آيد».



[ صفحه 62]



اگر اين اعتراف بيان گر ناتواني گوينده نباشد كه عترت توان مندترين مي باشد، حداقل توان مندي گيرنده را مورد ترديد قرار مي دهد كه جامعه انساني در آن حد توان مندي نيست كه ارزش ها و صفات والاي عترت را دستيابي نمايد. در آثار ديگر هم به اين نكته اشاره شده است. درك و فهم جامعه انساني از درك حقيقت ارزش هاي والاي عترت ناتوان است، هيهات هيهات ضلت العقول.. و أين العقول من هذا. [2] «هيهات انديشه هاي انسان كجا و ارزش ها و مناقب عترت كجا؟!»

به فرموده خود امام كاظم عليه السلام امام همانند درياست؛ چيزي از آن كاسته نمي شود، الامام بمنزلة البحر لا ينقد ما عنده. [3] .

البته اين نكته نه مبالغه است و نه اغراق كه عترت را از دسترس انسان ها دور نگه دارد؛ بلكه يك حقيقت است. در عين حال كه دسترسي به ارزش ها و صفات و فضايل عترت در سطوح متفاوت ممكن است. زيرا سطوح متوسط و نيز نازل آن در دسترس همگان مي باشد. به همين خاطر آنان الگو و امام ديگران مي باشند. اگر ارزش ها و فضايل آنان در دسترس ديگران نباشد، الگو بودن و پيشوا بودن آنان مورد ترديد قرار مي گيرد.

از اين رو گر چه مقام عترت بسيار والاست كه درك مراتب بالا براي انسان ها بسيار دشوار مي باشد، ليكن مراحل ديگر آن كاملا شفاف و در فكر و دسترس همگان است. همگان بايد از انديشه هاي عرشي و رفتار آنان الگو بگيرند و رفتار شفاف و پاك و بي غبار آنان را اسوه خويش قرار دهند.



[ صفحه 63]



با اعتراف به ناتواني، اينك سيماي برخي فضايل امام همام، كاظم الغيظ عليه السلام و باب الحوائج و باب الله را به تماشا مي نشينيم. البته بيان گوشه هايي از فضايل عترت نيز از زبان خود آنان است. زبان ديگران ناتوان تر از بازگو نمودن فضايل عترت مي باشد. ديگران تنها به تماشاي سيما و صحنه هاي ارزشي آنان مي پردازند و از آنان سخن به ميان مي آورند. پيش از بررسي برخي فضايل امام كاظم عليه السلام، به برخي اعتراف ها در اين راستا مي نگريم.


پاورقي

[1] الفقيه، ج 2 ص 374؛ البلد الامين، ص 423 و 424.

[2] عيون، ج 1، ص 197 و ص 198؛ بحار، ج 25، ص 124 و ص 125.

[3] بحار، ج 48، ص 70؛ القطرة، ج 2، ص 406.