بازگشت

دانش لدني


يكي از ويژگي هاي امامان معصوم عليهم السلام اخبار از غيب است. آنان باذن الله از گذشته و آينده باخبر مي شوند و در مواردي ديگران را نيز از غيب آگاه مي سازند. علم به غيب امامان يكي از باورهاي پايه اي شيعه در موضوع امامت است. البته حدود و مقدار و موارد آن به مشيت الهي بستگي دارد. امام كاظم عليه السلام همانند ساير امامان از اين موهبت الهي بهره مند بودند و در مواردي نيز از غيب خبر داده و ديگران را آگاه مي ساختند.

منصور دوانيقي ديكتاتور عباس عزم زيارت بيت الله نمود. امام كاظم عليه السلام به برخي از شيعيان محرم راز خويش فرمود وي به بيت الله نخواهد رسيد، در ميان راه خواهد مرد. منصور حركت كرد منزل به منزل طي مي نمود و به مكه نزديك مي شد. در منزل «بئر ميمون» خبر مرگ منصور منتشر شد. [1] .

اسحاق بن عمار مي گويد امام از مرگ يكي از شيعيان خويش در آينده خبر داد. من با خودم فكر كردم آيا امام از مرگ و زنداني آنان باخبر است. امام از فكر من باخبر شد فرمود رشيد هجري (از ياران خاص اميرالمؤمنين عليه السلام) تعبير خواب و علم غيب مي دانست. امام بر اين مقام سزاوارتر



[ صفحه 84]



است. سپس به اسحاق فرمود كمتر از دو سال ديگر زنده مي باشي. آنگاه همان گونه كه فرمود شد، و لم يلبث اسحاق بعد هذا المجلس الا يسيرا حتي مات. [2] .

خالد بن نجيح مي گويد برخي از ياران كه از كوفه آمدند، گفتند مفضل سخت بيمار است براي وي دعا كنيد؛ امام فرمود وي راحت شده است (رحلت نموده است)، قد استراح. [3] .

بيان بن نافع تفليسي مي گويد پدرم را در پيش اهل خانه گذاردم رفتم تا امام موسي بن جعفر عليه السلام را ملاقات كنم. همين كه به حضرت رسيدم فرمود پدرت درگذشت؛ تعجب كردم. چون پدرم سالم بود. هنگامي كه به منزل برگشتم مشاهده كردم همه در حال گريه بر مرگ پدرم هستند. [4] .

امام كاظم عليه السلام هنگامي كه جواب سؤال خلف بن حماد را داد فرمود من از رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و جبرئيل و خدا خبر مي دهم، و الله اني ما اخبرك الا عن رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و عن جبرئيل عن الله عز و جل. [5] .

اينها نمونه هاي از مخزن علم الله و عيبة علم الله بودن امام كاظم عليه السلام مي باشد، كه امام صادق عليه السلام درباره اش فرمود: فيه علم و الحكم و الفهم و السخاء و المعرفة بما يحتاج الناس اليه. [6] .



[ صفحه 85]




پاورقي

[1] بحار، ج 48، ص 45.

[2] اصول كافي، كتاب الحجة باب مولد ابي الحسن حديث 7.

[3] رجال كشي، ص 321؛ بحار، ج 48، ص 72.

[4] مناقب، ج 4، ص 311؛ بحار، ج 48، ص 72.

[5] فروع كافي، ج 3، ص 94.

[6] عيون، ج 1، ص 34؛ بحار، ج 48، ص 12.