بازگشت

تلاش براي تكامل


روح بلند امامان معصوم عليهم السلام فراتر از بلنداي عرش الهي است. امامان در راه پيمودن راه تعالي از همگان گوي سبقت را ربوده اند. به همين خاطر ايشان «همام» يعني بلند همت ناميده مي شوند. پيمودن راه پر پيچ و خم كؤود (گردنه) تكامل، سخت و بسيار پر مشقت مي باشد. هر انساني به مقدار همت خويش به سمت اين قله بالا مي رود؛ اين قله پايان ناپذير است. پيمودن آن به لحاظ پر پيچ و پر خطر و گردنه هاي كؤود و سختي راه، بسيار دشوار است.

به طور طبيعي انسان هاي راحت طلب، رفاه طلب، شايستگي بالار فتن و صعود در اين قله را نخواهند يافت. همت بلند انسان هاي صبور استوار با عزمي راسخ تواناي طي مسير مي باشند. امير سخن و معارف فرمود سورچراني با عزم راسخ همساز نيست، لا تجتمع عزيمة و وليمة. [1] و نيز فرمود: لا تجتمع البطنة



[ صفحه 102]



و الفطنة؛ [2] شكم بارگي و پرخوري با زيركي و فرزانگي هم خواني ندارد. انسان سورچران و پرخور و رفاه طلب، هيچ گاه زيرك و فرزانه نخواهد شد. انسان پر خور و خواب هيچ گاه از درك شفاف و زلال بهره مند نمي باشد. نيز فرمود قدر و قيمت هر فردي به همت آن است، قدر الرجل علي قدر همته. [3] .

براي پيمودن راه تكامل و صيقل دادن روح، بايد سخت كوش بود. بايد از رفاه هاي زودگذر چشم پوشيد و بايد از پرداختن به چاقي و شكم بارگي دوري گزيد و بايد جسم خويش فداي روح خود نمود. انسان بايد از جسم بكاهد تا بتواند به روح بيفزايد.

از موسي بن جعفر عليه السلام اين گونه رسيده است كه: جودوا ابدانكم لانفسكم؛ [4] «با روح سخاوتمندانه از بدن هاي خويش بكاهيد به جان و روح خويش بيافزاييد.» بايد سخت كوش باشي، بايد رنج و تعب را تحمل كني تا راه سخت تكامل را صعود كني. انسان راحت طلب، انسان تن پرور، انسان رفاه طلب، انسان بيهوده گر، انسان ضعيف...، توان پيمودن اين راه سخت را نخواهد داشت.

زندگي انساني با رنج ها پيچيده شده است. راه تكامل از ميان رنج ها به ميوه مي رسد، لقد خلقنا الانسان في كبد؛ [5] «انسان را در رنج و سختي آفريده ايم.» حفت الجنة بالمكاره؛ [6] «بهشت به سختي ها و دشواري ها آميخته شده است».



[ صفحه 103]



امام كاظم عليه السلام براي عبور از اين سختي ها راه گشايي مي نمايد و مي فرمايد: انسان بايد از تن پروري، رفاه طلبي و راحت جويي فاصله گيرد، تا بتواند اين گردنه ها را بالا رود. بايد از پرورش و فربهي تن چشم بپوشد تا به رشد و تعالي روح بپردازد.


پاورقي

[1] غرر الحكم و درر الكلم، ج 2، ص 348، شماره 144.

[2] همان، شماره 138.

[3] نهج البلاغه، حكمت 47، بحار، ج 67، ص 4.

[4] اين جمله گر چه در برخي نوشته ها ديده مي شود ليكن منبع قابل اعتماد يافت نشد، گر چه مضمون آن را روايات ديگر تأييد مي نمايند.

[5] بلد، 4.

[6] نهج البلاغه: ج 17، ص 181، بحار، ج 67، ص 78، بحار، ج 75، ص 305.