بازگشت

سوخته شدن جسد نايب ملعون در قبر


مي گويند: يكي از خلفاء نايبي داشت كه او را بسيار دوست مي داشت ولي آن نايب فرد ملعوني بود. پس روزي آن نايب مرد. خليفه دستور داد كه او را در جوار مرقد مطهر امام كاظم عليه السلام دفن كنند.

وقتي شب شد، فردي كه سر كرده ي خادمان بود در خواب ديد كه از قبر نايب، آتش بيرون مي آيد و دود تمام روضه ي مطهر را فرار گرفته است، سپس در همان خواب امام كاظم عليه السلام را مشاهده كرد كه به او مي گويد: «اي فلاني! به خليفه بگو كه چرا ما را آزار مي كني و چنين كساني را همسايه ي ما مي نمائي.»

پس آن مرد لرزان از خواب بيدار شد و خدمت خليفه آمد و خواب خود را براي او نقل نمود. پس خليفه دستور داد كه قبر نايب را بشكافند تا جسد او را در جاي ديگري دفن كنند.

پس چون قبر را شكافتند ديدند غير از مشتي خاكستر چيزي ديگر در آن قبر نيست. [1] .



[ صفحه 76]




پاورقي

[1] كشف الغمه.