بازگشت

فرستاده ي جنيان و امام كاظم


احمد بن حنبل مي گويد: روزي به محضر حضرت موسي بن جعفر عليه السلام رفتم تا مطالبي نزدش قرائت كنم و از محضر علمي او بهره مند گردم. ناگاه يك اژدها (ماربزرگ) را ديدم كه دهانش را بر گوش موسي بن جعفر عليه السلام گذاشته است، گوئي با آن حضرت سخن مي گفت.

پس از آنكه صحبتهايش تمام شد، امام كاظم عليه السلام چيزي به او فرمود كه من آن را نفهميدم، سپس آن اژدها بيرون رفت.

در اين وقت حضرت رو به من كرد و فرمود: «اي احمد! اين، فرستاده ي جنيان بود! آنها در مسأله اي اختلاف داشتند، پس او نزد من آمد و مسأله ي خود را پرسيد و من جواب او را دادم و رفت. اي احمد! تو را به خدا سوگند مي دهم، اين جريان را تا من زنده ام به كسي خبر نده.»

و من بعد تا آن حضرت زنده بود به كسي چيزي نگفتم و بعد وفات آن حضرت، اين جريان را خبر دادم. [1] .


پاورقي

[1] درالنظيم.