بازگشت
نُوّاب حجّ


يكي از افتخارات عليبنيقطين در تاريخ، اين است كه همه ساله عدهاي را به نيابت از طرف خود، به زيارتخانه
خدا ميفرستاد و به هركدام ده تا بيست هزار درهم ميپرداخت(78).تعداد اين عده در سال بالغ بر 150 نفر و
گاهي بالغ بر 250 و يا 300 نفر ميشد(79/)
اين عمل، باتوجه به اهميت و فضيلت خاص عمل حج در آيين اسلام، بي شك نمودار ايمان و پارسايي ويژه
عليبنيقطين به شمار ميرود، ولي با در نظر گرفتن تعداد قابل توجه اين عده، و نيز با نگرش به مبالغ هنگفتي كه
علي به آنان ميپرداخته، مسئله، عمق بيشتري پيدا ميكند/
اگر از گروه نايبان حج و مبلغي كه به آنها پرداخت ميشد، ميانگين بگيريم و مثلاً تعداد آنان را 200 نفر در سال،
و مبلغ پرداختي را ده هزار درهم بگيريم، جمعاً مبلغي در حدود دو ميليون درهم را تشكيل ميدهد/
از طرف ديگر، اين مبلغ كه هر سال پرداخت ميشد، مسلماً گوشهاي از مخارج ساليانه علي بن يقطين و از مازاد
هزينههاي جاري و باقيمانده پرداخت حقوق مالي مثل زكات و خمس و ساير صدقات مستحبي و بخششها و امثال
اينها بوده است/
با اين حساب تقريبي، جمع عوايد علي بن يقطين چه مقدار ميبايست باشد تا كفاف اين مبالغ را بدهد؟
در ميان دانشمندان شيعه ظاهراً «مرحوم شيخ بهائي» نخستين كسي است كه به اين مسئله توجه پيدا كرده است. او
نكته لطيف اين مطلب را چنين بيان ميكند :گمان ميكنم امام كاظم عليهالسلام - اجازه تصرف در خراج و
بيتالمال مسلمانان رابه علي بن يقطين داده بود و علي از اين اموال، به عنوان اجرت حج، به شيعيان ميپرداخت
تا بهانهاي براي ايراد و اعتراض به دست مخالفان ندهد(80). بنابراين عمل اعزام نواب حج، در واقع يك برنامه
حساب شده و منظم بود و علي، زير پوشش اين كار، بنيه اقتصادي شيعيان را تقويت مينمود/
مؤيد اين مطلب اين است كه در ميان نواب حج، شخصيتهاي بزرگي مثل «عبدالرحمن بن حجاج» و «عبدالله بن
يحيي كاهلي»(81)به چشم ميخوردند كه از ياران خاص و مورد علاقه امام بودند و طبعاً مطرود دستگاه حكومت
و محروم ازمزايا!(82)
نكته ديگري كه در اين برنامه علي بن يقطين به نظر ميرسد، شركت دادن شيعيان بخصوص بزرگان آنان، در
كنگره بزرگ حج بود تا از اين رهگذر به معرفي چهره شيعه و بحث و مناظره با فرقه هاي ديگر بپردازند و يك
موج فرهنگي شيعي به وجود آورند

***

-78طوسي، همان كتاب، ص 434.اين مبلغ كه كمتر از اين نيز نقل شده است، گويا برحسب شخصيت و موقعيت
افراد فرق ميكرده است/
-79طوسي، همان كتاب، ص 437 و 434/
80- مامقاني، تنقيح المثال، تهران، انتشارات جهان، ج 2، ص 317/
81- عبدالرحمن بن حجاج كه از محضر امام صادق و امام كاظم عليهالسلام - نيز بهره ها برده بود، از شخصيتهاي
پاك و برجسته و ممتاز شيعه بود(نجاشي، فهرست اسمأ مصنفي الشيعة، قم، مكتبةالداوري، ص 65، مامقاني،
عبداللهّ ، تنقيح المقال تهران، انتشارات جهان، ص 141 امام ششم به او ميفرمود:
اي عبدالرحمن با مردم مدينه به گفتگو و بحث علمي بپرداز، زيرا من دوست دارم در ميان رجال شيعه، افرادي
مثل تو باشند (اردبيلي، جامع الرواة، منشورات مكتبة آية الله العظمي المرعشي النجفي، ج 1، ص 447- طوسي،
همان كتاب، ص 442/(
عبدالله بن يحيي كاهلي نيز از موقعيّت خاصي در محضر امام كاظم عليهالسلام -بر خوردار بود، به طوري كه
امام بارها در مورد او به علي بن يقطين سفارش مينمود، چنانكه روزي به وي فرمود: تأمين رفاه كاهلي و خانواده
او را تضمين كن تا بهشت را براي تو تضمين نمايم!(طوسي، همان كتاب، ص 402) علي نيز طبق دستور امام از
هر جهت زندگي كاهلي و افراد خانواده و خويشان او را تا آخر عمر وي تأمين كرده او را زير پوشش تكفل و
حمايت بيدريغ خويش قرار داده بود(طوسي، همان كتاب، ص 448/)
82- طوسي، همان كتاب، ص 435