بازگشت
دانش امام كاظم (ع)


درباره دانش آن حضرت پيش از اين گفتگو كرديم در اينجا باز همين بحث را پي مي گيريم تا روايت جالبي را درباره علم و دانش آن حضرت نقل كنيم.

از محمّد بن نعمان معروف به ابو حنيفه، پيشواي حنفيان، نقل شده است كه گفت: موسي بن جعفر را زماني كه كودك بود در تالار پدرش ديدم. از او پرسيدم: فردي غريب كه در شهر شما آيد، كجا قضاي حاجت كند؟ كودك نگاهي به من كرد و آنگاه گفت: پشت ديوار نهان مي شود و خود را از چشم همسايه مي پوشاند و از كناره نهرها و ميوه ريز درختها و سايه انداز خانه ها و راههاي باز و مساجد دوري مي گزيند و رو به قبله يا پشت به آن قرار نمي گيرد و جامه خود را بالا مي زند و هر كجا كه خواست كار خود را انجام مي دهد.

ابو حنيفه گويد: چون اين سخن را از او شنيدم، در ديده ام بزرگ شد و در دلم مقام يافت. پس از او سؤال ديگري پرسيدم و گفتم: فدايت شوم منشأ گناه كيست؟ كودك به من نگريست و گفت: بنشين تا به تو بگويم. نشستم. او گفت: گناه يا بايد از بنده باشد يا از پروردگارش و يا از هر دو. پس اگر از خدا باشد پس او عادل تر و منصف تر از آن است كه به بنده اش ستم كند و او را به كاري كه مرتكب نشده، مؤاخذه نمايد و اگر از هر دو سر زده باشد خدا شريك گناه اوست در اين مورد شايسته است كه طرف قوي نسبت به بنده ضعيف خود انصاف را رعايت كند و اگر گناه فقط از بنده سر زده باشد پس مجازات تنها بر بنده اعمال مي شود و نهي تنها متوجّه اوست و او به تنهايي مستحق پاداش و عقاب است و بهشت و دوزخ بر او واجب مي شود.

من با شنيدن اين پاسخ گفتم: ذرية بعضها من بعض.

***