بازگشت
امام كاظم (ع) و زنده ساختن گاو مرده


علي بن مغيره گويد:
همراه امام موسي كاظم عليه السلام در مني مي رفتيم كه با زني روبه رو شديم كه كه فرزندان كوچكش به دورش حلقه زده بودند و همگي سخت مي گريستند.
امام فرمود:« چرا گريه مي كنيد؟ »
زن كه امام را نمي شناخت گفت:« تنها سرمايه من و اين فرزندان يتيمم گاوي بود كه از شيرش زندگي را مي گذرانديم. اينك گاو مُرده و ما درمانده شده ايم.»
امام فرمود:« آيا دوست داري آن گاو را زنده سازم؟ »
گفت:«آري، آري!»
امام به گوشه اي رفت و دو ركعت نماز خواند و دست به سوي آسمان گرفت و دعا نمود. آنگاه كنار گاو مرده آمد و ضربه اي به پهلوي گاو زد. ناگهان گاو زنده شد و از جا بلند شد.
زن با ديدن اين صحنه فرياد زد:« بياييد كه قسم به خداي كعبه، او عيسي بن مريم است! »
مردم ازدحام كردند و به تماشاي گاو و سخنان زن مشغول شدند و امام خود را در بين مردم گم نمود و به راه خود ادامه داد.

***

بحار الانوار، ج 48، ص 55، از بصائر الدرجات.