بازگشت
امام صبر و جهاد
اين سان كه چشم اهل دل از خون دل تر است
بهر عزاي حضرت موسي ابن جعفر است
خاك زمين شهر مدينه ز داغ او
چون آسمان سينه ما لاله پرور است
از ياد زهر و سينه سوزان آن امام
چشم مواليان حزينش ز خون تر است
پور امام صادق رهبر به مسلمين
نور دو چشم فاطمه و جان حيدر است
با آن كه بود قدرت او قدرت علي
با آن كه علم و دانش او چون پيمبر است
اما صلاح و مصلحت روزگار بود
تسليم محض در بر خلاّق اكبر است
عمرش اگر چه گوشه زندان به سر رسيد
اما عنايتش به جهان سايه گستر است
او عاشق لقاي خدا بود و در جهان
زندان و قصر در نظر او برابر است
يك روز با صبوري و يك روز با جهاد
ترويج دين براي امامان مقدر است
زندان ز شأن و منزلتش هيچ كم نكرد
يك موي او ز جمله آفاق برتر است
ما ذره ايم در بر نور جمال او
او مهر آسمان بود و ذره پرور است
فردا كه هر كسي به شفيعي برد پناه
چشم تمام خلق به موسي بن جعفر است
«خسرو» چه غم ز كثرت عصيان ترا بود
او شافع گناه تو در روز محشر است
***