بازگشت
فراق
از داغ دوري پسرش پير بود و بس
از اين فراق، گريه گلوگير بود و بس
با اشك چشم آن چه ز لب، گوش مي شنيد
تسبيح و حمد و آيه و تكبير بود و بس
آن يار و غمگسار كه تا آخرين نَفَس
از او جدا نشد غل و زنجير بود و بس
از آن همه شكنجه، فقط بر دل و جگر
دشنام ها به مادر او تير بود و بس
***