بازگشت

تربيت از تولد تا مرگ


امام (ع) هنگام تولد فرزندش رضا (ع) كلمات زيباي اذان و اقامه را در گوشش زمزمه فرمود و روان نورسيده خود را با آواي توحيد صفا بخشيد. نجمه مادر حضرت رضا (ع) مي گويد: هنگامي كه وضع حمل كردم پسرم [علي بن موسي] دستهايش را بر زمين قرار داده، سر را سمت آسمان بلند كرد و لبهايش را حركت داد، گويا سخن مي گفت. پدرش موسي بن جعفر (ع) بر من وارد شد و فرمود: اي نجمه، كرامت پروردگارت گوارايت باد. آنگاه نوزاد را، كه در لباس سفيد پيچيده بودم، به حضرت دادم.

امام (ع) در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت؛ آب فرات خواست، كامش را با آب فرات آشنا ساخت؛ سپس او را به من داد و فرمود: بگيرش كه بقيه الله در روي زمين است. [1] حضرت حتي در لحظات پاياني عمرش نيز به تربيت فرزندانش مي انديشيد. آن بزرگوار در وصيت نامه اش نكات تربيتي مهمي به يادگار نهاده، مي فرمايد:... درباره صدقات و اموال و فرزندان وصيت مي كنم ابراهيم و عباس و اسماعيل و ام احمد و علي را، بويژه در امر زنان؛ و پسرم علي (ع) در امر آنها مختار است نه پسران ديگرم. همچنين در صدقه و ثلث پدرم و درباره اهل بيتم او اختيار دارد... من داراي اموالي هستم كه صدقه قرار داده ام؛ فرزندم علي بدان آگاه و راست گفتار است و بايد بدين وصيت عمل كند. و اگر از برخي از فرزندانم به عنوان وصي نام بردم، براي احترامشان بوده تا در اجراي وصيت شركت كنند.

فرزندان و همسرانم هر يك در همان خانه اي كه هستند، اقامت و با مقداري ثابت از صدقات معين زندگي كنند...

هيچ يك از فرزندانم حق شوهردادن دخترانم را ندارند، مگر به فرمان رضا (ع).

اگر رضا ناخشنود بود و كسي بدين كار اقدام كرد، با خداوند و رسول و ولي اش مخالفت كرده، در مقام جنگ با حق برآمده است. اگر فرزندم رضا صلاح دانست، آنها را شوهر مي دهد و اگر نخواست نگه مي دارد. [2] .


پاورقي

[1] عيون اخبار الرضا، ص 17-16.

[2] بحار، ج 48، ص 276 -280.