بازگشت

دانش امام


عصر او درخشان ترين اعصار اسلام بود.

علوم و هنرهاي گوناگون در سلسله ي بني عباس از زمان مهدي پا به ارتقا و اعتلا نهاده بود.

سزاوار است عصر مهدي و هادي و هارون و مأمون را عصر طلائي علوم و ادبيات در دنياي اسلام ناميد و در يك چنين عهد مشعشع كه دواوين علماي يونان و ايران و هند به زبان عربي ترجمه مي شد و فلسفه و ادبيات اوج اعتلاي خود را مي پيمود موسي بن جعفر را در محافل علما «عالم» و «اعلم» مي ناميدند. تا آنجا كه كلمه ي «عالم» در رديف القاب او درآمده بود.

ابوبصير مي گويد:

- در محضر مقدس امام عالم كاظم افتخار داشتم. مردي از خراسان فرا رسيده بود.

اين مرد با زبان عربي سخنان خود را آغاز كرده بود ولي امام پاسخ او را به فارسي داد خراساني حيرت زده گفت:

- يابن رسول الله من به دشواري با لغت تازي سخن گفتم چون فكر كردم امام من جز با اين زبان با زبان ديگر آشنا نيست و اكنون مي بينم كه تو پارسي را شيواتر از من ادا مي كني.

- عجب! اگر بنا اين باشد كه شما هم ندانيد و من هم ندانم پس رجحان من بر شما چيست پس امتياز امامت را در من چگونه خواهيد يافت.

بايد دانست كه در ميان پسران امام صادق با همه فضيلت و شخصيت آنان تجلي يك تن به نام موسي بن جعفر با همه فشار و سخت گيري حكومت هاي وقت روشن ترين دليل بر قدرت علمي و تفوق



[ صفحه 18]



دانش او بر ديگران است بنا بر اين حاجتي به تطويل كلام و تفصيل مبحث نمي بينم.