نمونه اي از اسرافكاري و هوسبازي هارون
هارون در يك مهماني ازدواج خود با زبيده، 55 ميليون درهم خرج كرد، او كنيزكي را به يكصد هزار دينار و ديگري را به 36 هزار دينار خريد، ولي دومي را فقط يك شب نگهداشت [1] .
[ صفحه 73]
روزي در حالي كه خنده بر لب داشت از كاخ همسرش زبيده خارج شد، از علت خنده اش پرسيدند، گفت: «در كاخ زبيده خوابيده بودم، بر اثر ريختن سكه هاي طلا بيدار شدم، گفتند 300 هزار سكه (از بيت المال) است كه از مصر آورده اند، زبيده گفت: اين سكه ها را به من ببخش، همه را به او بخشيدم، هنگام خروج، شنيدم زبيده مي گفت: «اين چه پول اندكي بود كه همسرم به من داد، من هرگز از او خير نديدم.» [2] .
در مجلس بزم او، آوازه خوان معروف «ابراهيم موصلي» آواز مي خواند و «برصوما!» ساز مي نواخت، و «زلزل» دايره مي زد، هارون آن چنان هيجان زده مي شد كه با كمال بي حيايي مي گفت: «آدم ابوالبشر! اگر امروز مي ديدي كه از فرزندان تو چه كساني در بزم من شركت نموده اند شاد مي شدي.» [3] .
پاورقي
[1] تاريخ تمدن اسلام، جرجي زيدان، ج 5، ص 162 و 163.
[2] البداية و النهاية، ج 10، ص 219.
[3] الاغاني، ج 5، ص 218.