بازگشت

حسب و نسب


پدرش امام ششم حضرت صادق عليه السلام است كه از نظر شخصيت غيرقابل توصيف و صاحب مكتب جعفري است كه محتواي آن همان معارف حقه و فقه اصيل اسلامي مي باشد. [1] .

و مادرش حميده ي بربريه يا اندلسيه است كه ام ولد بوده و حضرت باقر عليه السلام او را براي امام صادق عليه السلام تزويج نموده بود. قطب راوندي و كليني در اين مورد روايتي نقل كرده اند كه ابن عكاشه ي اسدي به خدمت حضرت باقر عليه السلام آمد و امام صادق عليه السلام نيز در حضور پدرش ايستاده بود. ابن عكاشه به امام باقر عليه السلام عرض كرد كه چرا براي ابوعبدالله (امام صادق عليه السلام) زن نمي گيريد در حالي كه او به سن ازدواج رسيده است؟ حضرت باقر عليه السلام كه كيسه ي پولي سر به مهر در برابرش بود فرمود به زودي برده فروشي از اهل بربر مي آيد و در دار ميمون منزل مي كند آنگاه با اين كيسه ي پول جاريه اي برايش خريداري مي كنم.

ابن عكاشه گويد مدتي گذشت تا اينكه مجدداً خدمت آن حضرت رسيديم امام پنجم فرمود: آيا مي خواهيد از آن برده فروش كه سابقاً گفتم به شما خبر دهم؟ اكنون آمده است برويد و با اين كيسه ي پول جاريه اي از او بخريد راوي گويد ما به نزد برده فروش رفتيم و او گفت جز دو كنيز بيمار كه حال يكي نسبت



[ صفحه 11]



به ديگري رو به بهبودي است هر چه داشته ام فروخته ام گفتيم آنها را بياور تا ببينيم، برده فروش آنها را بيرون آورد، ما گفتيم اين را كه حالش بهتر است چند مي فروشي؟ گفت به هفتاد دينار گفتيم تخفيفي بده گفت: به كمتر از هفتاد دينار نمي دهم، به او گفتيم به هر مقدار پولي كه در اين كيسه است او را مي خريم و نمي دانيم داخل آن چند دينار است، مرد سر و ريش سفيد در نزد او بود گفت كيسه را باز كنيد و بشماريد، برده فروش گفت باز نكنيد زيرا اگر از هفتاد دينار يك حبه هم كمتر باشد نمي فروشم!

آن شيخ نزديك آمد ما هم نزديك رفتيم و كيسه را باز كرده و شمرديم بدون كم و زياد درست هفتاد دينار بود جاريه را خريده و خدمت حضرت باقر عليه السلام آورديم و جعفر نزد پدرش ايستاده بود. امام باقر عليه السلام آنچه را كه ميان ما و برده فروش اتفاق افتاده بود به ما خبر داد و خدا را سپاس و ستايش نمود و آنگاه از جاريه پرسيد نام تو چيست؟ گفت حميده.

امام فرمود: حميدة في الدنيا و محمودة في الاخرة و به پسرش فرمود اي جعفر اين دختر را نزد خود ببر، پس بهترين شخص روي زمين موسي بن جعفر عليهماالسلام از او متولد شد. [2] .

در اينكه مادر امام هفتم حميده بربريه است اختلافي ميان مورخين نيست ولي روايت مزبور بدان صورت كه گذشت چندان صحيح به نظر نمي رسد، زيرا از سخن ابن عكاشه با امام باقر عليه السلام كه چرا براي ابوعبدالله زن نمي گيريد چنين استنباط مي شود كه حضرت صادق عليه السلام تا آن تاريخ زوجه اي اختيار نكرده بود در صورتي كه دو تن از پسران آن حضرت به نام هاي اسماعيل و عبدالله از نظر سن بزرگتر از امام كاظم عليه السلام بودند و در اين صورت امام



[ صفحه 12]



ششم مادر آن دو را كه فاطمه نواده حضرت سجاد بود بايد پيش از مادر امام هفتم به عقد نكاح در آورده باشد و امين الاسلام طبرسي در اعلام الوري جريان تزويج امام صادق عليه السلام را با حميده بنحو ديگري نقل كرده است كه به واقعيت امر نزديكتر است و آن روايت چنين است كه هشام بن احمر گويد: روزي حضرت صادق عليه السلام مرا احضار فرمود و آن روز بسيار گرم بود، و فرمود اكنون به نزد فلان برده فروش آفريقائي برو و كنيزي كه بدين خصوصيات و صفات است در نزد او مشاهده مي كني.

هشام گويد: من نزد آن شخص رفتم و او كنيزاني را به من نشان داد ولي اوصافي را كه حضرت صادق عليه السلام درباره ي كنيز منظور گفته بود در آنها نديدم خدمت آن جناب مراجعت كردم و او را از ماجرا خبر دادم فرمود دوباره برو كه كنيز مورد نظر من هم اكنون در آنجا است من به سوي مرد آفريقائي برگشتم و او سوگند ياد كرد كه غير از آن كنيزاني كه نشان دادم كنيز ديگري ندارم، سپس اضافه كرد كه فقط يك كنيز ديگر دارم كه بيمار بوده و سرش هم تراشيده شده است و شايستگي فروش را ندارد، گفتم: همان را نيز براي من ارائه كن.

آنگاه او را در حالي كه از شدت بيماري به دو كنيز ديگر تكيه كرده و دو پايش به روي زمين كشيده مي شد بيرون آوردند و من صفات او را شناختم و گفتم اين كنيز را چند مي فروشي؟ گفت برداريد ببريد و هر چه خواستند بدهند، بخدا سوگند از موقعي كه او را مالك شده ام نتوانسته ام نزد او بروم و صاحب اولي اين كنيز هم مي گفت: من نزديك اين كنيز نرفته ام و اين كنيز سوگند ياد مي كرد كه من در خواب ديدم كه ماه در حجر من فرود آمد پس حضرت صادق عليه السلام را از گفتار او آگاه ساختم آن حضرت دويست دينار به من عطاء فرمود و من آن پول را پيش برده بردم و او گفت كه صاحب اين كنيز به من سفارش كرده است كه او را بفروشم و الا من او را در راه خدا آزاد مي كردم



[ صفحه 13]



من خدمت امام صادق عليه السلام مراجعت كردم و گفتار آن مرد را به عرض وي رسانيدم.

فرمود: اي هشام او فرزند خواهد زائيد كه بين خدا و او حجابي نخواهد بود. [3] .

به هر حال حميده خاتون از هر جهت شايسته بود كه افتخار همسري امام ششم را داشته و فرزندي چون امام هفتم از او متولد شود بدين سبب امام صادق عليه السلام درباره ي وي فرمود:

حميدة مصفاة من الادناس كسبيكة الذهب ما زالت الاملاك تحرسها حتي اديث الي كرامة من الله لي و الحجة من بعدي [4] .

يعني حميده مانند شمش طلا از پليدي ها پاك است و فرشتگان همواره او را نگهداري مي كردند تا به دست من رسيد، به جهت كرامتي كه خداوند نسبت به من و حجت پس از من فرموده است.



[ صفحه 14]




پاورقي

[1] براي اطلاع از شرح حال آن جناب به كتاب حضرت صادق عليه السلام تأليف نگارنده (چاپ آخوندي) مراجعه شود.

[2] اصول كافي باب مولد ابي الحسن موسي بن جعفر عليهماالسلام، جلاء العيون ص 524.

[3] اعلام الوري، بحارالانوار جلد 48 ص 8.

[4] اصول كافي باب مولد ابي الحسن موسي بن جعفر عليهماالسلام.