بازگشت

از دعاها


احاديث زيادي درباره ي دعاء از ائمه ي اطهار عليهم السلام وارد شده و در موارد مختلف چه در مقام سپاسگزاري و يا دفع گرفتاري و غير آنها به دعا كردن دستورات اكيدي داده شده است چنانكه امام موسي كاظم عليه السلام فرمايد:

عليكم بالدعاء فان الدعاء لله و الطلب الي الله يرد البلاء و قد قدر و قضي و لم يبق الا امضائه، فاذا دعي الله عزوجل و سئل صرف البلاء صرفة [1] .

يعني به دعاء كردن ملازمت كنيد كه دعاء به درگاه خدا و خواستن از او بلائي را كه مقدر شده و حكم آن صادر گشته و جز اجرايش چيزي نمانده بر مي گرداند، پس موقعي كه خداوند عزوجل خوانده شد و از او خواسته شد يك باره بلاء را بگرداند.

همچنين فرمايد:

ما من بلاء ينزل علي عبد مؤمن فيلهمه الله عزوجل الدعاء الا كان كشف ذلك البلاء و شيكا، و ما من بلاء ينزل علي عبد مؤمن فيمسك عن



[ صفحه 182]



الدعاء الا كان ذلك البلاء طويلا، فاذا نزل البلاء فعليكم بالدعاء و التضرع الي الله عزوجل. [2] .

يعني: هيچ بلائي نيست كه بر بنده ي مؤمني نازل شود و خداوند عزوجل دعاء را به او الهام فرمايد جز اينكه برطرف شدن آن بلاء نزديك گردد، و هيچ بلائي نيست كه بر بنده ي مؤمني نازل شود و از دعاء كردن خودداري نمايد جز اينكه آن بلاء طولاني شود، پس هرگاه بلاء نازل شد بر شما باد كه به سوي خداي عزوجل دعاء و زاري كنيد.

1- از جمله ي دعاهاي آن حضرت دعائي است در طلب رزق كه عرض مي كند

يا الله يا الله يا الله اسألك بحق من حقه عليك عظيم ان تصلي علي محمد و آل محمد و ان ترزقني العمل بما علمتني من معرفة حقك و ان تبسط علي ما حظرت من رزقك [3] .

اي خدا اي خدا اي خدا، به حق كسي كه حقش بر تو بزرگ است از تو مي خواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستي و از معرفت حق خود آنچه مرا آموختي عملي روزي كني و آنچه از رزقت مانع گشته اي بر من وسعت و گشايش دهي.

2- از دعاهاي آن حضرت دعائي است به نام دعاي حجاب كه هرگاه مي خواست از شر دشمنان و مخالفين محفوظ بماند آن را مي خواند و چنين است:

توكلت علي الحي الذي لا يموت و تحصنت بذي العزة و الجبروت، و استعنت بذي الكبرياء و الملكوت، مولاي استسلمت اليك فلا تسلمني و



[ صفحه 183]



توكلت عليك فلا تخذلني و التجأت الي ظلك البسيط فلا تطرحني، انت المطلب و اليك المهرب تعلم ما اخفي و ما اعلن و تعلم خائنة الاعين و ما تخفي الصدور، فأمسك عني اللهم ايدي الظالمين من الجن و الانس اجمعين و اشفني و عافني يا ارحم الراحمين [4] .

توكل نمودم بر آنكه زنده و جاويد است، و تحصن نمودم به صاحب عزت و جبروت، و ياري خواستم از صاحب كبرياء و ملكوت، اي مولاي من خود را تسليم (امر) تو نمودم پس تو مرا تسليم (حوادث) مكن و بر تو توكل نمودم پس مرا خوار مگردان و پناهنده شدم به سايه ي گسترده ي (عنايت) تو پس مرا از خود دور نكن، توئي مطلوب و به سوي توست فرارگاه، آنچه را كه من پوشيده داشته و آنچه را كه آشكار سازم تو مي داني، و خيانت چشم ها و آنچه را سينه ها آن را پوشيده داشته اند مي داني، پس خدايا دست هاي همه ي ستمكاران را از جن و انس از من بازدار و مرا شفاء و عافيت فرما اي مهربانترين مهربانان.

3- دعا در سپاسگزاري و تفويض امر به خداي تعالي:

اصبحت اللهم في امانك، اسلمت اليك نفسي و وجهت اليك وجهي و فوضت اليك امري و الجأت اليك ظهري رهبة منك و رغبة اليك لا ملجأ و لا منجي منك الا اليك، امنت بكتابك الذي انزلت و رسولك الذي ارسلت.

اللهم اني فقير اليك فارزقني بغير حساب انك ترزق من تشاء بغير حساب.

اللهم اني اسألك الطيبات من الرزق و ترك المنكرات و ان تتوب علي. اللهم اني اسألك بكرامتك التي انت اهلها و ان تتجاوز عن سوء ما عندي بحسن، ما عندك و ان تعطيني من جزيل عطائك افضل ما اعطيته احداً من



[ صفحه 184]



عبادك.

اللهم اني اعوذبك من مال يكون علي فتنة و من ولد يكون لي عدواً. اللهم قد تري مكاني و تسمع دعائي و كلامي و تعلم حاجتي، اسألك بجميع اسمائك ان تقضي لي كل حاجة من حوائج الدنيا و الاخرة [5] .

(امام عليه السلام ضمن دعائي به پيشگاه خداوند عرض مي كند) خدايا صبح كردم در حالي كه در امان توام و خود را به تو تسليم نموده و رويم را به سوي تو گردانيدم، و كارم را به تو واگذار كرده و تو را پشتيبان خود قرار دادم از جهت ترس از تو و ميل به سوي تو كه پناهگاهي از تو نيست مگر به سوي تو، ايمان آوردم به كتابي كه نازل فرمودي و به پيغمبري كه (براي ارشاد و هدايت بندگان) فرستادي.

بار خدايا من دست نياز به سوي تو برداشتم پس مرا به حساب روزي فرما زيرا تو هر كه را بخواهي بي حساب روزيش دهي.

بار خدايا من از تو مي خواهم كه از روزي هاي پاكيزه نصيبم كني و به ترك منكرات توفيقم دهي و توبه ام را بپذيري.

بار خدايا من به كرامتي كه تو شايسته ي آني از تو مي خواهم كه از آنچه بدي در وجود من است بدانچه نيكي در نزد تست بگذري و به من عطاء كني از بخشش بزرگ خود بهترين آنچه را كه به بنده اي از بندگانت داده اي.

بار خدايا من به تو پناه مي برم از دارائي و مالي كه براي من موجب گرفتاري شود و از فرزندي كه براي من دشمن باشد.

بار خدايا تحقيقاً مكان مرا مي بيني و دعاء و گفتارم را مي شنوي و حاجتم را مي داني به تمام اسماء (مقدسه ات) از تو مي خواهم كه هر حاجت مرا از حوائج دنيا و آخرت برآورده نمائي.



[ صفحه 185]



4- موقعي كه آن حضرت در زندان هارون بود اين دعاء را خواند:

يا سيدي نجني من حبس هارون و خلصني من يده يا مخلص الشجر من بين رمل و طين و يا مخلص النار من بين الحديد و الحجر و يا مخلص اللبن من بين فرث و دم و يا مخلص الولد من بين مشيمة و رحم و يا مخلص الروح من بين الاحشاء و الامعاء خلصني من يد هارون الرشيد [6] .

ترجمه: اي سيد من، مرا از زندان هارون نجاتم ده و از دست او خلاص فرما، اي رهاكننده ي درخت از ميان ريگ و گل و اي خلاص كننده ي آتش از ميان آهن و سنگ و اي رهاكننده ي شير از ميان سرگين و خون و اي رهاكننده ي فرزند از ميان مشيمه و رحم و اي رهاكننده ي جان از ميان احشاء و امعاء. مرا از دست هارون خلاصي بخش.



[ صفحه 186]




پاورقي

[1] اصول كافي كتاب الدعاء باب ان الدعاء يرد البلاء حديث 8.

[2] اصول كافي كتاب الدعاء باب الهام الدعاء حديث 2.

[3] همان مأخذ باب الدعاء للرزق حديث 11.

[4] حيوة الامام موسي بن جعفر عليهماالسلام جلد 1 ص 255 نقل از مهج الدعوات.

[5] الامام موسي الكاظم عليه السلام علي محمد علي دخيل ص 70 نقل از بلدالامين.

[6] مناقب ابن شهر آشوب جلد 2 ص 369.