بازگشت

قيام ادريس بن عبدالله


ادريس فرزند عبدالله، فرزند حسن، فرزند امام حسن مجتبي (ع) است. وي از ياران و همراهان صاحب فخ بود كه هر چند جراحاتي برداشت ليكن توانست جان سالم بدر ببرد. وي همراه خدمتكارش «راشد» پس از واقعه فخ به مصر و سپس به مغرب و در ميان قبائل بربر رفت و به صورت پنهاني به برنامه ريزي نهضت مشغول شد.

با شروع دعوت ادريس و آگاهي مردم از نسبت و خويشاوندي وي با پيامبر (ص) و نيز اهداف و انگيزه هايش از قيام، گروه زيادي از جمله رهبران قبائل گرد او جمع شدند و با وي بيعت كردند. و بدين ترتيب پايه و اساس حكومت ادريسيان كه متجاوز از دو قرن (172 تا 375) در آفريقا و در سرزمين پهناوري از قيروان گرفته تا سواحل اقيانوس اطلس حاكميت داشت، بنا نهاده شد.

قيام ادريس و گرايش مردم مغرب به وي هارون را سخت نگران و وحشت زده كرد و به انديشه و چاره جويي انداخت. دوري راه و مشكلات ناشي از آن، خليفه را از اقدام نظامي بازداشت و او را وادار به اقدام ديگري كرد. هارون پس از مشورت با وزير خود «يحيي برمكي» تصميم گرفت با نيرنگ و خدعه ادريس را از پاي درآورد، يحيي فردي به نام سليمان بن جرير جزري را كه از متكلمان زيديه بود احضار كرد و با وعده ي اموال و رشوه فراوان از او خواست تا ادريس را مسموم كند.

سليمان پذيرفت و در جستجوي ادريس راهي بلاد تحت نفوذ وي شد تا آن كه او را پيدا كرد و به دروغ اظهار داشت من به خاطر عقايدم تحت تعقيب حكومت قرار گرفته و به شما روي آورده ام. و بدين وسيله خود را به وي نزديك و با زبان چربي كه داشت اعتماد ادريس را نسبت به خود جلب كرد. جلسات درس و بحث تشكيل داد، زيدي مسلكان به حضورش مي رسيدند و او در اثبات عقايد آنان سخن مي گفت و مردم را به دوستي خاندان پيامبر (ص) دعوت مي كرد.

سليمان پس از طي مراحل مقدماتي و جلب نظر ادريس، نقشه خود را عملي ساخت و با اهداي شيشه عطر مسمومي به او و توصيف اين كه چنين عطري در اين سرزمين پيدا



[ صفحه 117]



نمي شود و وي آن را از عراق مخصوص ادريس آورده است، و بنا به نقلي با خوراندن ماهي مسموم به ادريس، او را مسموم و شهيد كرد. [1] .

ادريس بن عبدالله گرچه با اين حيله ي هارون شهيد شد ليكن نهضت او ادامه يافت و خداوند پس از شهادت ادريس به وي پسري داد كه نام پدر را بر او نهادند. او چون به سن سيزده سالگي رسيد پيروان پدرش با او بيعت كردند و حكومتش رونق يافت. و بدين ترتيب نخستين حكومت مكتبي در دوران بني عباس به دست زاده امام مجتبي (ع)، فرزند و نوادگان او در دورترين نقطه قلمرو اسلامي - كه امروزه كشورهاي مراكش، الجزائر و تونس را در بر مي گيرد - شكل گرفت و در پرتو آن اسلام به بسياري از مناطقي كه تا آن زمان راه نيافته بود راه يافت و گروه زيادي از مردم بربر به شرف اسلام نائل آمدند. [2] .


پاورقي

[1] مقاتل الطالبيين، ص 324 - 326.

[2] براي آگاهي بيشتر ر. ك: دائرة المعارف الاسلامية الشيعيه، ج 1، جزء 4، ص 3 - 4.