بازگشت

دستگاه خلافت و جريانات فكري


جريانات فكري و عقيدتي دوران پيشواي هفتم (ع) به رغم اختلافاتي كه با يكديگر داشتند، در اين مسأله مشترك بودند كه همگي در جبهه ي مخالف خط امامت قرار داشته



[ صفحه 123]



در تعارض با مكتب اهل بيت بودند و سعي در منزوي كردن آن داشتند.

عامل مهمي كه باندهاي فكري را در انجام فعاليت هاي ضد ديني خود و گسترش آن تشوق مي كردند، حمايت هاي مالي و سياسي دستگاه خلافت عباسي از سردمداران آنان بود. حكمرانان عباسي براي منزوي كردن امامان (ع) و بستن درب خانه ي آنان بر روي مردم، ناچار بودند براي پاسخگويي به نيازها و مشكلات ديني و اعتقادي مردم، درب خانه هاي تزوير و رياي فقيهان و عالم نمايان درباري را باز كنند و براي آنان تشكيلات عريض و طويل و تشريفات ويژه اي ترتيب دهند تا بهتر بتوانند از وجود آنان براي اهداف سياسي خود بهره بگيرند.

يكي از محدثان به نام اسماعيل فزاري مي گويد:

«به منزل مالك بن انس وارد شدم و درخواست حديث كردم. او دوازده حديث براي من نقل نمود، سپس سكوت اختيار كرد و چون دوباره درخواست حديث كردم (خشمگين شد و) به دربانان سياه پوستي كه بر بالاي سر او ايستاده بودند، دستور داد مرا از نزد او بيرون كنند.» [1] .

نقل احاديث از سوي اين عالمان وابسته و قضاوت و فتوا درباره يك موضوع فقهي به طور لزوم در چارچوب سياست هاي كلي دستگاه حاكم صورت مي گرفت. دكتر حامد حفني داوود - استاد ادبيات عرب دانشكده زبان هاي قاهره - در اين رابطه كه چرا بخاري در كتابش روايات اهل بيت (ص) را نقل نكرده است مي گويد:

«مي توان گفت علت اساسي آن، ترس و هراسي است كه وي از حكمرانان عباسي - كه با خاندان پيامبر دشمن سرسخت بودند - داشت. او مي دانست كه اگر در كتابش از اهل بيت رسول خدا (ص) روايتي نقل كند، كتابش مورد بي مهري و اعراض دستگاه خلافت قرار مي گيرد و يا خود او سر به نيست خواهد شد.» [2] .


پاورقي

[1] شرح الانتقاء، ج 2، ص 42، به نقل: زندگاني امام موسي بن جعفر (ع)، ص 80.

[2] الامام الصادق و المذاهب الاربعة، ج 1، ص 17.