بازگشت

جبريان


اعتقاد به جبر ريشه در دوران جاهليت دارد. قرآن از قول مشركان نقل مي كند:

«لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شيئ نحن و لا آباؤنا و لا حرمنا من دونه من شيئ.»

اگر خدا مي خواست، نه ما و نه پدران ما، غير او را پرستش نمي كرديم و چيزي را بدون اجازه او حرام نمي ساختيم.

پس از ظهور اسلام، انديشه جبري گري توسط معاويه - كه افكارش متأثر از افكار جاهلي و نيز برخي از آراي يهوديان در ارتباط با جبر بود - ترويج شد.

خلفاي پس از او نيز كه گسترش اين فكر را در راستاي منويات سياسي خود مي ديدند از آن جانبداري كردند؛ زيرا اعتقاد به جبر مي توانست خلفا را در تحكيم قدرتشان ياري داده، انحرافات و جنايات آنان را توجيه كند. ضمن آن كه اين اثر را نيز داشت كه مردم را از اعتراض نسبت به خطاهاي حاكمان باز مي داشت.

جبريان براي اثبات نظريه خود به ظواهر بعضي آيات و روايات استناد مي كردند. از جمله اين روايت نبوي كه مي فرمايد:

«الشقي من شقي في بطن امه و السعيد من سعد في بطن امه.» [1] .

بدبخت كسي است كه در رحم مادر گرفتار شقاوت شود و خوشبخت كسي است كه در شكم مادر سعادتمند باشد.



[ صفحه 144]



امام كاظم (ع) كه مي ديد قائلين به جبر اين حديث را دستاويز قرار داده اند به تبيين معناي واقعي آن پرداخت و فرمود:

«منظور اين است كه انسان بدبخت كسي است كه وقتي در رحم مادرش مي باشد خداوند مي داند كه او (پس از تولد) كردار اشقيا را دارد و انسان خوشبخت كسي است كه وقتي در شكم مادرش است خداوند مي داند كه او (پس از به دنيا آمدن) كردار سعادتمندان و نيك بختان را انجام خواهد داد. [2] .

پيشواي هفتم (ع) با اين تفسير روشن از كلام رسول خدا (ص) به پيروان خود آموخت كه علم خداوند به سعادت يا شقاوت فردي، موجب جبر و سلب اختيار از او نمي شود؛ بلكه هر كس با اختيار خود مي تواند راه آينده و سرنوشت خويش را انتخاب كند.

نمونه هاي ديگري از مبارزات امام كاظم (ع) با جبري مسلكان در تاريخ ثبت شده است كه در درس هاي گذشته به بعضي از آنها اشاره كرديم. [3] .



[ صفحه 145]




پاورقي

[1] مسند، احمدبن حنبل، ج 2، ص 176 و بحارالانوار، ج 5، ص 175.

[2] بحارالانوار، ج 5، ص 157.

[3] ر. ك: درس هفتم.