بازگشت

داستان حره


از بزرگ ترين مصائبي كه جهان اسلام دچار آن شد، داستان حره است كه در آن واقعه، كرامت اسلام و حرمت پيامبر (ص) را از بين بردند و سرلشگر سپاه - پس از آن كه وارد مدينه شد - خون، ناموس و اموال مردم را مباح اعلام كرد و سپاه اموي به گونه اي در آن موارد، تندروي كرد، كه نظير آن در قساوت و درشتي سابقه نداشت. چه اين سپاه، كشتن زن ها، كودكان و افراد بي گناه و پايمال كردن ناموس را مباح شمرد. مردم مدينه به قبر پيامبر (ص) پناهنده شده و به او متوسل شدند، با اين عقيده كه به خاطر قداست آن جا، از ايشان جانب داري خواهد كرد و آن ها را از تجاوز و ستم حفظ خواهد نمود، جز اين كه لاشخواران وحشي، هيچ ارزشي براي آن قبر قائل نبوده و بدان ارزش و اعتباري ندادند و در مسجد پيامبر (ص) به كشتن مردم و از بين بردن نواميس، اقدام كردند. مورخ اروپايي توضيحي درباره ي اين رويداد اسفبار به شرح زير نوشته است:

«براستي تأثير اين رويداد، بر جهان اسلام، هولناك و سهمگين بود، زيرا بني اميه مي خواستند آن تعهدي را كه بر عهده داشتند كاملا وفا كنند، در حالي كه پيامبر و سپاهيانش با آنان به لطف و مهرباني رفتار كردند [1] آنان بهترين جوانان مدينه و مردان بزرگوار را تبعيد كردند و كشتند، همان طوري كه باقيماندگان را بر بيعت با يزيد مجبور كردند، بر اين اساس كه آنان بردگان و كنيزانند و اختياري ندارند، نسبت به خون، مال و خانواده ي آن ها فرمان مي دادند و هر كس از فرمان آنان سرپيچي مي كرد، گردنش را داغ مي نهادند.

اين بود، كه مدينة الرسول در حكومت بني اميه همچون واحه اي در يك بيابان شده بود كه چهار طرف آن را، اندوهي وحشتناك و ظلمت شديد فرا گرفته بود و هنوز مدينه، دوران تيرگي خود را از ياد نبرده بود كه در زمان بني اميه دوباره همان شهر



[ صفحه 339]



ويرانه ي [2] سابق شد» [3] .

براستي كه دل مسلمانان از اين حادثه ي ناروا به درد آمد، حادثه اي كه حرمت پيامبر (ص) در آن حادثه، درباره ي مجاورينش - آن كساني كه او را پناه داده بودند و او را ياري كرده بودند و به جانب داري او در روزگار محنت و غربت اسلام برخاسته بودند - رعايت نشد و يكباره، خونشان مباح و ناموسشان پايمال شده، و اموال شان به غارت رفت و بر اين اساس كه، آنان بردگانند، وادار به بيعت با يزيد مي شدند... و اين حادثه غم انگيز منتهي به امواجي از خشم و پرخاشگري و سخن گفتن مردم در اجتماعاتشان شد و يكي از محكم ترين وسائل و عواملي گرديد كه منجر به انسجام نيروها و زمينه ي فكري توده ي مردم نسبت به انقلاب بزرگي كه باعث در هم پيچيدن طومار حكومت اموي گرديد.


پاورقي

[1] اشاره به فتح مكه و عفو عمومي و امان دادن به ابوسفيان - بزرگ بني اميه - و محبت به آنها است. م.

[2] اشاره به زمان جاهليت و پيش از هجرت پيامبر (ص) دارد. م.

[3] مختصر تاريخ العرب: ص 75.