بازگشت

بنيانگذاران نهضت


چيزي كه مسلم است، آن است كه نخستين كساني كه تصميم بر چنين نهضتي گرفتند و براي آن برنامه ريزي كردند، علويان بودند و اين به خاطر ظلم و ستمي بود كه از دست امويان ديده بودند. از اين رو شروع كردند از تمام وسايل براي واژگون كردن حكومت اموي بهره جستن و در آغاز عباسيان هيچ اطلاعي از اين تصميم نداشتند، چون آنان در هيچ كار سياسي دخالت نداشتند و تسليم دولت و رام سياست آن بودند و بني اميه بخشش هايي نسبت به ايشان مي كردند و به خاطر جلب دوستي و تضعيف روحيه علويان از مراحم بيشتري برخوردار مي ساختند، مردم مسلمان نيز به عباسيان با نظر عادي نگاه مي كردند و اين هم به خاطر آن بود كه ايشان هيچ قدم مثبتي در جهت مصلحت جامعه ي اسلامي برنمي داشتند.

و اما بني عباس موقعي صاحب نهضت شدند كه، آثار سستي و نابودي در



[ صفحه 370]



حكومت اموي پيدا شد و آنان به پيروزي نهضت اطمينان پيدا كردند، آنگاه به علويان پيوستند.

مورخان در چگونگي پيوستن ايشان به نهضت اختلاف دارند. برخي از مورخان مي گويند: ابوهاشم پسر محمد بن حنفيه، رهبر برجسته علويان بود، وقتي كه سليمان بن عبدالملك از قيام او به وحشت افتاده بود،شروع كرد با دعوت وي، دل او را به دست آوردن و او نيز اين دعوت را پذيرفت، وقتي كه ابوهاشم نزد وي رفت او اظهار دوستي كرد و با بزرگداشت و احترام زيادي از او استقبال كرد، اما با اين همه توطئه كشتن او را داشت و او را زهر خورانيد و سر راهش، به شهر «حميمه» [1] گذر كرد كه عباسيان در آن جا اقامت داشتند، او وقتي كه در آستانه مرگ قرار گرفت، محمد بن علي را جانشين خود قرار داد و اسرار خود را به او سپرد و نام مبلغان را در همه جا به او گفت.

بعضي از مورخان بر آنند كه ابوهاشم، محمد بن علي را جانشين خود قرار نداد، بلكه وقتي كه كنار بالين او آمد و ديد حال او وخيم است، شروع به پرسش از وي نمود و اطلاعات لازم را از او كسب كرد و چون او از دنيا رفت، محمد بن علي از تمام اسرار دعوت و نام مبلغان كه بر همه كس پوشيده بود، آگاهي يافت [2] .

به هر حال بني عباس از آن لحظه زمام امر نهضت را به دست گرفتند و شروع به آرايش و نظم دادن به انقلاب نمودند.


پاورقي

[1] نام محلي در بلقاء شام.

[2] الامامة و السياسة: 2 / 141 - 140.