بازگشت

شرايط فرهنگي


دوران امامت پيشواي ششم از نظر فرهنگي دوران تحول فكري و پيدايش و گسترش فرقه ها و گروههاي مختلف اعتقادي بود. در اين دوران كه نسلهاي جديدي از تازه مسلمانان با مليتهاي گوناگون به امت بزرگ اسلامي پيوسته بودند، بطور طبيعي عقايد و يافته هاي علمي و فرهنگي خود را نيز به جهان اسلام وارد كردند؛ از سوي ديگر شرايط سياسي - اجتماعي جامعه اسلامي، فتوحات نظامي و گستردگي قلمرو مناطق تحت نفوذ اسلام ايجاب مي كرد مسلمانان با دنياي خارج، روابطي گسترده برقرار كنند و با افكار و انديشه هاي فلسفي و كلامي بيگانگان آشنا شوند.

اين تحول، بر فرهنگ جامعه اسلامي و افكار مسلمانان تأثير قابل توجهي گذاشت. و باب بحث و جدال و مناقشات علمي بر روي بسياري از حقايق و معارف اسلامي گشوده شد. ليكن پيامدهاي منفي زيادي نيز به بار آورد كه نفوذ افكار بيگانگان در ميان مسلمانان و در پي آن پديد آمدن شبهات و انحرافات فكري و اعتقادي - كه به عنوان يك خطر جدي، اسلام را تهديد مي كرد - از جمله آنهاست.

فاصله زماني بيش از يك قرن آغاز اين دوره با ظهور اسلام، و روي كار آمدن نسل جديدي از تازه مسلمانان، حاكميت جو اختناق و فشار از سوي حكمرانان اموي و عباسي، بر كناري امامان معصوم عليهم السلام از منصب رهبري و ارشاد امت و تحريف و وارونه جلوه دادن بسياري از اصول و معارف اسلامي توسط قدرتمداران اموي و عالمان درباري و... امت اسلامي اين دوره را از نظر آگاهي و شناخت نسبت به اسلام ناب و معارف آن در پايين ترين سطح خود قرار داده بود.

اعتراف گروهي از مردم شام نزد سفاح، خليفه عباسي - مبني بر اينكه ما تاكنون نمي دانستيم رسول خدا (ص) بجز بني اميه، خويشاني هم دارد، تا آنكه شما قيام كرديد و مطلب براي ما آشكار شد [1] - گواه روشني بر اين حقيقت است.

اين زمينه ها و عوامل، تهاجم فرهنگي گسترده اي را عليه اسلام اصيل به دنبال داشت. كشمكشهاي علمي و مباحثات و مناظرات پيرامون مسائل اعتقادي موجب پيدايش و نشو و نماي احزاب و گروههاي مذهبي و غير مذهبي از قبيل: (كيسانيه)، (زيديه)، (غلات)، (مرجئه)، (معتزله)، (خوارج)، (زنادقه) و... شد. هر گروه براي خود، مدرسه و تشكيلاتي داشت و با گروههاي ديگر به مناظره و مجادله مي پرداخت. متأسفانه برخي از گروههاي انحرافي، حمايتهاي دستگاه خلافت را نيز با خود داشتند.

از سوي ديگر، پيدايش و گسترش روز افزون انديشه هاي ناسالم، عطش فراگيري فرهنگ و معارف اصيل اسلام را در مسلمانان واقعي افزوده، زمينه نزديك شدن آنان بيش از پيش به بيت امامت را فراهم مي ساخت.

اينها همه مسائلي بود كه اين دوران را از نظر فرهنگي در مقايسه با دورانهاي پيشين، يك دوران بحراني و استثنايي به شمار آورده، نهضت علمي بنيادين و گسترده اي را از سوي امام جعفر صادق (ع) ايجاب مي كرد.


پاورقي

[1] ر. ك: مروج الذهب، ج 3، ص 33، دارالهجره (قم).