بازگشت

دستگيري امام


هارون الرشيد آخرين خليفه عبّاسي؛ سعي و تلاش فراوان داشت تا امام(ع) را به شهادت برساند، به همين منظور روش هاي گوناگون را به كار برد. از يك جهت شخصيت عالي و مقام بلند مرتبه امام (ع) او را سخت نگران كرده بود، و از جهت ديگر دوستي و محبّت به اهل بيت مردم را به آن خاندان الهي سخت وابسته نموده بود. در حقيقت كسي نبود كه امام (ع) را نشناسد و از قدر و منزلت حضرت آگاه نباشد و به فرزند رسول خدا (ص) احترام نگذارد. اين وضعيت هارون الرشيد را نسبت به تخت و سلطنت خود بيمناك كرد. او براي دور نگه داشتن مردم از فرزند رسول خدا (ص) همواره حضرت را از زنداني به زندان ديگر منتقل كرد. امّا هر مرتبه آنچنان زندانبان ها تحت تأثير شخصيت حضرت قرار مي گرفتند كه هارون الرشيد آن ها را تنبيه و سرزنش مي كرد. زماني كه فضل بن يحيي از دستور كشتن امام (ع) سرپيچي كرد، هارون او را برهنه نمود و صد تازيانه در مجلس عباس بن محمّد به او زد. [1] .

امام(ع) بارها در زندان بصره و بغداد بازداشت شد. حضرت كاظم (ع) روزها را در زندان روزه مي گرفت و شب ها به عبادت خدا مشغول بود، و هيچ گاه اظهار ناراحتي، ناشكري و عدم رضايت نكرد، بلكه فارغ شدن براي عبادت خداوند را از بهترين نعمت ها مي دانست. سومين بازداشت حضرت با نگهباني سندي بن شاهك مصادف شد. هارون الرشيد به سندي دستور داد تا عرصه را بر امام (ع) بسيار تنگ كند. آن مرد پليد و گناه كار در برابر امام خشونت و قساوت را به آخرين درجه رساند، امّا حضرت همچنان بردبار، محتسب و متوكّل بود. رشيد به سندي دستور داد تا امام را به سه رطل آهن ببندد و در زندان را نيز قفل كند و فقط براي وضو به امام اجازه ي خروج دهد.


پاورقي

[1] سيرة رسول الله(ص)، ج 2، ص 393.