بازگشت

نقش علي بن يقطين


در بخش هاي پيشين موضع عباسيان در برابر علويان، مورد بررسي قرار گرفت. اين نكته روشن شد كه عباسيان بغض و كينه فراوان نسبت به علويان داشتند و آنان را در تنگناهاي شديد قرار داده بودند. عباسيان قيام ها و اقدام هاي اجتماعي علويان را سركوب مي نمودند. ده ها نفر از آنان را در ميدان و يا در زندان به قتل رساندند. در مجموع از نگاه حكومت عباسيان، علويان و شيعيان عترت سخت در فشار بودند.



[ صفحه 219]



روشن است كه در چنين سياستي از لحاظ مديريت اجتماعي و اقتصادي بر جريان هاي اجتماعي چون تشيع محدوديت هاي فراوان تحميل خواهد شد. در چنين نظام و سيستم مديريتي، انواع ناهنجاري و وضع ماليات هاي سنگين و تهي دست نگه داشتن چالشگران مورد نظر حاكمان خواهد بود.

هارون مي گويد من اگر حقوق و مطالبات به حق اين ها را (علويان) به آنان بپردازم اين ها توان مند خواهند شد. تنگ دستي اينها براي ما موجب آرامش است، فقر هذا و اهل بيته أسلم لي و لكم من بسط ايديهم و اعينهم. [1] «تنگ دستي ايشان (امام كاظم عليه السلام) و اهل بيت وي آرامش بخش تر است براي من و شما از گشاده دستي و گردن فرازي آنان».

هارون نمي تواند تحمل كند امام كاظم عليه السلام كه رهبري تشكل همسو را بر عهده دارد، متمكن باشد و تلاش دارد علويان را از حقوق مشروعشان محروم نمايد. هارون حق و حقوق تشكل همسو را نمي پردازد. وي تلاش دارد با گرفتن ماليات هاي سنگين تشيع را در تنگنا قرار دهد. حتي اعتراف مي كند اگر حقوق اين ها را بپردازم اينان توانمند شده، هزاران شمشير عليه من آهيخته خواهند كرد! [2] .

در چنين شرايطي امام كاظم عليه السلام چه تدبيري دارد؟ آيا تدبيري بهتر از اين كه شخص با نفوذ و توان مندي را در حد وزارت به صورت پنهاني در نظام حاكم بگمارد، تا گره گشاي شيعيان و تشكل همسوي اهل بيت عليهم السلام باشد؟! آيا سياستي از اين بهتر كه به مثل علي بن يقطين كه فردي مورد اعتماد و كارآمد



[ صفحه 220]



است در قبال تعهد خدمت به شيعيان، بهشت را بر وي تضمين كند. امام نقش علي بن يقطين را اين گونه گوشزد مي كند: يا علي ان لله تعالي اولياء مع اولياء الظلمة ليدفع بهم عن اولياءه و انت منهم يا علي، [3] «خداوند سبحان دوستاني دارد كه همراه دوستان ستمگران هستند تا از دوستان خود خطرها را دفع كند و شما از آنان هستي.» يا علي من سرا مؤمنا فبالله بدأ و بالنبي صلي الله عليه و آله و سلم ثني و بنا ثلث، [4] «كسي كه مؤمن شيعه اي را شادمان سازد، در مرحله نخست به خدا، آنگاه به رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم، آنگاه به ما پيوند خورده است».

علي بن يقطين اموالي كه به ناحق از شيعيان گرفته مي شد، از آنان آشكارا مي گرفت؛ ليكن در پنهان به آنها مسترد مي ساخت، انه كان يجبيها من الشيعة علانية و يردها عليهم سرا. [5] علي بن يقطين حقوق و مطالبات به حق شيعيان را ساماندهي مي نمود تا آنان به حقوق خود برسند.

علي بن يقطين با اجازه امام كاظم عليه السلام هزينه ازدواج جوانان شيعه را پرداخت مي كرد، مهريه زنان جوانان شيعه را پرداخت مي نمود، امام مي فرمايد: صيرت مهورهن اليك و زاد ثلاثة آلاف دينار للوليمة. [6] .

علي بن يقطين هر سال ده ها بلكه صدها نفر از جوانان شيعه را به حج اعزام مي كرد. در سال هزينه حج 150 يا 200 و يا 300 نفر را تأمين مي نمود. به هر كدام ده هزار، بيست هزار درهم كمتر يا بيشتر مي پرداخت، بعض



[ صفحه 221]



السنين ثلاث مأة ملب او مأتين و خمسين ملبيا. بسياري از اين حج ها، نيابتي از افراد متوفا صورت مي گرفت. [7] علي بن يقطين از اين راه اموال كلاني به موسي بن جعفر عليه السلام مي رساند. و امام در مواردش كه شيعيان باشند، هزينه مي نمود.

علي بن يقطين بسياري از سؤالات شيعيان را از اين طريق مكاتبه مي نمود و جواب آنها را از امام دريافت مي كرد و در ميان شيعيان منتشر مي ساخت، حق توصلا ما معكما من المال و الكتب الي ابي الحسن موسي عليه السلام... قرب منا فاذا هو ابوالحسن فقمنا اليه و سلمنا عليه و دفعنا اليه الكتب و ما كان معنا. [8] .

اين ها برخي از محورهاي اقدام هاي فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي علي بن يقطين است. چند نكته مهم در اين راستا مي توان بهره گرفت:

نخست اين كه اين شيوه اختصاص به علي بن يقطين و يا امام كاظم عليه السلام ندارد. اين موضع گيري در شرايط مشابه نيز ممكن است ساماندهي شود، كه در يك نظام ستمگر، شخصي به عنوان كارگزار وارد شود با اين انگيزه كه بخواهد و بتواند از شيعيان عترت، گره گشايي نمايد. نمونه هايي ديگر را هم مي توان در تاريخ ائمه جستجو نمود.

دو ديگر اينكه امام همام كمال اهتمام را در جهت گره گشايي و ساماندهي امور اجتماعي تشكل همسو دارد. وي از هيچ راهي در اين جهت دريغ نمي كند. امام حتي با نفوذ در نظام مديريتي در حد وزارت دستگاه ستم اين مهم را تحقق مي دهد. تمام اين تلاش ها در جهت حفظ و حراست از تشكل همسوي اهل بيت عليهم السلام شكل مي گيرد.



[ صفحه 222]



سه ديگر اين كه افراد نبايد خود را فريب دهند و با اين گونه بهانه ها وارد به نظام مديريتي و سياسي ستم پيشگان شوند. زيرا اگر نتوانند اين هدف را تأمين كنند و اگر توان مند در اين راستا نباشند، نبايد با ظاهر سازي و بهانه قرار دادن خدمت به شيعيان جزو كارگزاران ستمگران قرار گيرند كه در اين صورت عنوان اعوان ظلمه بودن بر آنان منطبق خواهد شد. وارد شدن در نظام حكومتي ستمگران در صورتي روا است كه نقش علي بن يقطين را بتواند ايفا نمايد. بدين صورت نقش علي بن يقطين در حد وزارت قابل توجه است و يكي از اقدام هاي مهم اجتماعي امام كاظم عليه السلام در حفظ و ساماندهي تشكل همسو به شمار مي رود.


پاورقي

[1] عيون، ج 1، ص 86، بحار، ج 48، ص 132.

[2] عيون، ج 1،ص 86.

[3] رجال كشي، ص 433.

[4] بحار، ج 48، ص 136.

[5] بحار، ج 48، ص 136.

[6] رجال كشي، ص 434.

[7] همان.

[8] همان، ص 436.